کدخبر : 32079 تاریخ انتشار :
A

معمای دلار؛ سه عامل پنهانی که بازار را بهم ریخت

معمای دلار؛ سه عامل پنهانی که بازار را بهم ریخت

اثر روانی افزایش جهانی طلا، تقاضای فصلی در آستانه‌ی سال میلادی و شایعات بی‌پایه درباره‌ی تصمیم‌های اقتصادی سبب افزایش قیمت دلار در بازار شده است

به گزارش قیمت ۳۶۰، در روزهای اخیر بازار ارز و طلا وارد فاز نوسانی تازه‌ای شده است؛ جهش قیمت دلار و سکه در حالی رقم خورد که شاخص‌های واقعی اقتصاد تغییر معناداری را تجربه نکرده‌اند. تحلیل‌ها نشان می‌دهد جهش اخیر بیش از آن‌که ریشه در واقعیت‌های اقتصادی داشته باشد، نتیجه‌ی تلاقی سه عامل است: اثر روانی افزایش جهانی طلا، تقاضای فصلی در آستانه‌ی سال میلادی و شایعات بی‌پایه درباره‌ی تصمیم‌های اقتصادی.

به گفته‌ی امیررضا اعطاسی، کارشناس اقتصادی، آنچه امروز در بازار ارز می‌بینیم، یک موج هیجانی است نه تغییر ساختاری. بازارساز توان کنترل شرایط را دارد و با شفاف‌تر شدن فضا، این هیجان فروکش می‌کند.» او تأکید می‌کند رشد قیمت‌ها ناشی از ترس از آینده است نه تغییر اقتصاد امروز.

افزایش قیمت اونس جهانی طلا به بالای سطوح تاریخی، نخستین موتور تحریک بازار داخل بود. در حالی که رشد اونس یک پدیده‌ی جهانی است و ارزش دلاری طلا در دنیا بالا رفته، بازار داخلی بدون توجه به ماهیت خارجی آن، این افزایش را به کل دارایی‌ها تعمیم داد. اعطاسی توضیح می‌دهد: «وقتی اونس جهانی طلا رکورد می‌زند، فرمول قیمت‌گذاری طلا و سکه در ایران مستقیماً تحت تأثیر قرار می‌گیرد. این حرکت جهانی اگرچه طبیعی است، اما در ذهن فعالان بازار به معنای تضعیف ریال تلقی می‌شود. بازار به اشتباه پیام افزایش قیمت جهانی را علامتِ تضعیف داخلی می‌خواند و به سمت ارز می‌رود.

در چنین فضایی، خریداران بیشتر از آنکه به دنبال سرمایه‌گذاری باشند، برای خرید آرامش دست به جیب می‌شوند. چنان‌که این کارشناس می‌گوید: خریدار امروز، بابت طلا یا دلار واقعی پول نمی‌دهد؛ بلکه بابت اضطراب خود هزینه می‌کند.

بازار فصلی و موج زودگذر تقاضا

افزایش نرخ ارز در اواخر آذر موضوع تازه‌ای نیست. هر سال با نزدیک شدن به پایان سال میلادی، فشار تقاضا برای ارز شدت می‌گیرد. واردکنندگان به دنبال تسویه‌حساب‌های تجاری‌اند و صادرکنندگان نیز معمولاً بازگشت ارز خود را به تأخیر می‌اندازند. این چرخه‌ی تقویمی موجب برتری موقت تقاضا بر عرضه می‌شود.

به گفته‌ی اعطاسی، این موج هر سال تکرار می‌شود و عمری کوتاه دارد: در دی‌ماه، شرکت‌ها برای تسویه حساب با شرکای خارجی به ارز بیشتری نیاز دارند. این احتیاج در بازه‌ای دو تا سه‌هفته‌ای به اوج می‌رسد و سپس فروکش می‌کند. اشتباه برخی فعالان آن است که این جهش فصلی را روند دائمی تلقی می‌کنند.

در همین حال، نوسان‌گیران با بزرگ‌نمایی این فشار تقاضا، انتظارات تورمی را در سطح جامعه تقویت می‌کنند. همین انتظارات، عاملی روانی و خودتقویت‌شونده می‌شود؛ افراد از ترس افزایش نرخ، خرید می‌کنند و همین خریدها دوباره نرخ را بالا می‌برد.

با این حال تجربه سال‌های گذشته نشان داده که با پایان یافتن تسویه‌های تجاری و بازگشت آرام تقاضا به روال معمول، بازار در فاصله‌ی کوتاهی اصلاح می‌شود. در واقع، منحنی نوسان معمولاً همان‌قدر که سریع بالا می‌رود، سریع هم پایین می‌آید.

سیگنال‌های کاذب و اقتصادِ رسانه‌ای

در کنار تقاضای فصلی، موجی از شایعات و تحلیل‌های نادرست نیز در روزهای اخیر جو بازار را ملتهب کرده است. برخی کانال‌های غیررسمی با انتشار خبرهایی درباره‌ی «نرخ سوم بنزین» یا «حذف ارز ترجیحی» فضای یأس و ترس ایجاد کردند. اعطاسی می‌گوید: بازار دچار بیش‌واکنش شده است؛ حتی نسبت به خبرهایی که منبع مشخصی ندارند. این شایعات سوخت موتور انتظارات تورمی شده‌اند.

به گفته‌ی او، هیچیک از این سناریوها فعلاً مبنای اجرایی ندارد و مقام‌های اقتصادی کشور نیز اجرای شوک‌های قیمتی را رد کرده‌اند.

اعطاسی هشدار می‌دهد که چنین فضایی زمینه‌ی سوءاستفادهٔ سوداگران را فراهم می‌کند و مردم عادی بازندگان اصلی هستند. در بهمن سال گذشته دیدیم که در جریان درگیری ۱۲ روزه در منطقه، تنها به دلیل شایعات جنگ، نرخ ارز به بالای ۱۰۰ هزار تومان پرتاب شد، ولی با فروکش تنش‌ها، به‌سرعت به کانال ۸۰ بازگشت. خریداران آن مقطع بیشترین ضرر را کردند.

به بیان دیگر، ترس از آینده همیشه گران‌تر از واقعیت است. بازار ارز ایران در طول سال‌های اخیر بارها نشان داده که جهش‌های سیاسی یا روانی، پایدار نمی‌مانند و طی چند هفته تا چند ماه، با اثرگذاری سیاست‌های بانک مرکزی، تعادل دوباره برمی‌گردد.

قدرت بازارساز و ابزارهای کنترل نوسان

احتمال مداخله‌ی بانک مرکزی در این شرایط بیش از همیشه است. کارشناسان معتقدند که بانک مرکزی از منظر ذخایر طلای فیزیکی و منابع ارزی، در موقعیتی قوی‌تر نسبت به گذشته قرار دارد. اعطاسی با اشاره به آمار رسمی گفت: تنها در سال گذشته بیش از ۱۰۰ تن طلا وارد کشور شده است. این حجم از ذخایر به بانک مرکزی امکان می‌دهد در لحظهٔ مناسب با مداخله قیمتی یا روانی، نوسان‌ها را بشکند.

مهم‌ترین ابزارهای در اختیار بانک مرکزی عبارتند از:

افزایش عرضه ارز در بازار رسمی و سامانه‌های تجاری از طریق تسریع بازگشت ارزهای صادراتی.

کنترل پایه پولی و رشد نقدینگی که مانع تشدید تورم انتظاری می‌شود.

استفاده از اوراق ارزی یا سپرده‌های دلاری برای جذب تقاضای سفته‌بازانه.

سیاست ارتباطی فعال؛ یعنی حضور روزانه در رسانه و اطلاع‌رسانی شفاف برای اصلاح انتظارات.

تجربه‌ی مداخله‌های موفق در بهار سال جاری نیز نشان می‌دهد که هر زمان بازارساز با انضباط و ارتباط مؤثر وارد عمل شده، نوسان‌ها مهار شده‌اند. در مقابل، هر بار که اطلاع‌رسانی به تأخیر افتاده، فضا برای شایعه باز شده و نرخ‌ها بی‌دلیل جهش کرده‌اند.

از نگاه کارشناسان، کلید کنترل نوسانات فعلی نه‌فقط در عرضه و تزریق ارز، که در احیای اعتماد عمومی به ثبات اقتصاد نهفته است. اگر سیاست‌گذار بتواند به سرمایه‌گذار و مردم اطمینان دهد که شوک ارزی در کار نخواهد بود، بخش بزرگی از انتظارات تورمی خودبه‌خود فروکش می‌کند.

حباب طلا و سکه، شاخصی از ترس عمومی

بازار سکه نیز همزمان با نوسان ارز در مسیر صعودی قرار گرفت، اما بررسی داده‌ها نشان می‌دهد بیش از نیمی از این افزایش، ناشی از رشد «حباب قیمتی» است.

بر اساس محاسبات کارشناسان، فاصله‌ی قیمت بازار با ارزش ذاتی سکه به حدود دو میلیون تومان رسیده است؛ فاصله‌ای که به‌روشنی نشان می‌دهد سرمایه‌گذاران نه برای ارزش ذاتی، بلکه برای اطمینان روانی خرید می‌کنند.

اعطاسی در این‌باره می‌گوید: وقتی از حباب سکه صحبت می‌کنیم، یعنی بازار از واقعیت اقتصادی جدا شده است. این وضعیت پایدار نمی‌ماند. کافی است نرخ ارز یا اونس جهانی اندکی اصلاح کند؛ حباب به‌سرعت تخلیه می‌شود و خریداران هیجانی متضرر خواهند شد.

به گفته‌ی او، خریداران امروز عملاً هزینه‌ی ترس خود را می‌پردازند. بازار در چنین موقعیت‌هایی معمولاً مسیر بازگشت دارد چون دلایل بنیادیِ جهش ضعیف است و رکود معاملات جای تب‌وتاب هیجانی را می‌گیرد.

چشم‌انداز کوتاه‌مدت؛ عبور از موج هیجان

برآیند اظهارنظر کارشناسان و داده‌های میدانی نشان می‌دهد که موج فعلی افزایش نرخ ارز، طولانی نخواهد بود. به محض فروکش فشار تقاضای فصلی و روشن‌تر شدن مسیر سیاست‌های پولی، احتمال بازگشت نرخ‌ها به سطوح پیشین زیاد است.

اکنون، شاخص‌های کلان از جمله درآمدهای نفتی، نسبت تسویه بدهی‌های خارجی و سطح ذخایر طلای بانک مرکزی، در وضعیتی باثبات و حتی بهتر از مدت مشابه سال قبل قرار دارند. این شرایط حمایت لازم را برای مداخله‌ی هدفمند بازارساز فراهم کرده است.

از سوی دیگر، چنان‌که اعطاسی تأکید دارد، «اقتصاد از ابهام بیزار است». هر قدر پیام‌های شفاف‌تری از سیاست‌گذار منتشر شود، از دامنه‌ی هیجانات و تصمیم‌های احساسی کاسته خواهد شد.

در نهایت، می‌توان گفت افزایش اخیر نرخ ارز بیشتر حاصل ادراک است تا واقعیت، بیشتر زاییده‌ی هیجان است تا شاخص اقتصادی. بازار این بار نیز مانند دفعات قبلی، پس از فروکش التهاب روانی و ورود بازارساز، به مسیر تعادلی بازخواهد گشت.

به تعبیر اعطاسی، همان‌طور که شوک‌های روانی باعث جهش می‌شوند، یک خبر مثبت یا اقدام قاطع بانک مرکزی می‌تواند موجب ریزش سریع قیمت‌ها شود.

اکنون همه‌ی نشانه‌ها حاکی از آغاز فاز جدیدی از آرامش تدریجی است. خریداران هیجانی دیر یا زود با واقعیت برخواهند خورد و متوجه می‌شوند که در بازاری متکی بر احساس، سود، کوتاه‌مدت و زیان‌ها، پایدار است.

آنچه این روزها در خیابان فردوسی و تابلوی صرافی‌ها دیده می‌شود، بیشتر انعکاس ترس است تا واقعیت اقتصادی. این ترس اما همان‌طور که ناگهانی بالا رفت، ناگهانی نیز فرو خواهد نشست. بازارساز با ذخایر کافی و ابزارهای آزموده‌شده در موقعیتی قرار دارد که بتواند مسیر بازار را باز هم به سمت تعادل هدایت کند؛ و بار دیگر ثابت کند در اقتصاد ایران، هیجان کوتاه‌تر از منطق است.

منبع مهر
خواندنی‌ها
ارسال نظر

پربیننده ترین